سادگی ها

داستانهای دخترک و اقیانوس

سادگی ها

داستانهای دخترک و اقیانوس

بی اعتنایی ها ی تو، سادگی های من

خم می شوم

وهمه ی سادگی هایم را در آغوش می گیرم

همه ی همه!

تا زیر بی اعتنایی گام هایت له نشوند

از این پایین...

در نگاهم چه بزرگ به نظر میرسی

چه فایده...

زانوهایم روی زمین سرد درد گرفته!

برای بزرگیت این کافیست؟